هیچ کس تنهایی ام را حس نکرد
†??'§ : آواره مرگ, بهنوش, باز هم بی کسی رو چاره کردیم, وب سایت رسمی آواره مرگ,
گریه مکن که سرنوشت
گر مرا از تو جدا کرد
عاقبت دلهای ما
با غم هم آشنا کرد
با غم هم آشنا کرد
چهره اش آینه کیست
آنکه با من روبرو بود
درد و نفرین بر سفر
این گناه از دست او بود
این گناه از دست او بود
روزگارت شادمان باد
ای درخت پرگل من
نو بهارت ارغوان باد
ای دلت خورشيد خندان
سينه تاريک من
سنگ قبر آرزو بود
سنگ قبر آرزو بود
آنچه کردی با دل من
قصهُ سنگ و سبو بود
من گلی پژمرده بودم
گر تو را صد رنگ و بو بود
ای دلت خورشيد خندان
سينه تاريک من
سنگ قبر آرزو بود
سنگ قبر آرزو بود
ای شکسته خاطر من
روزگارت شادمان باد
ای درخت پرگل من
نو بهارت ارغوان باد
ای دلت خورشيد خندان
سينه تاريک من
سنگ قبر آرزو بود
سنگ قبر آرزو بود
سنگ قبر آرزو بود
سنگ قبر آرزو بود
سنگ قبر آرزو بود
†??'§ : آواره مرگ , وب سایت رسمی آواره مرگ,
خـــود را به من عادت نده مــــن مثــل هرکــس نیستـم
یک روز هستم پـــــیش تو یک روز دیـــگر نیستــــــم
از من مخواه عاشـق شدن عاشقـــی سرابی بیش نیست
آن کس که از مـن ساختند جزسایه ایی ازخویش نیست
هرگــز بـرایــــم دل مـــده چشمــــــان خود را تر نکـن
این وضع پـــر آشوب من آشفتــــــه و بـدتــــــر نکـــن
هرگــــز نگویی خواهمت من دوســــــــتت دارم هنـوز
تو حیف هستی نازنیــــــن در پای بی مهـــــــرم نسـوز
سر مستـــی و دلـــــدادگی ازمن گذشتس خستـه ام
من از عمق رفاقت ها، من از لطف صـداقت ها، من از بازی نور در سینه بی قلب ظلمت ها نمی ترسم، من از حرف جــــدایی ها، مرگ آشنایی ها، من از میلاد تلخ بی وفــــــــایی ها می ترسم.
من از پروانــه بودن ها، من از دیــوانه بودن ها، من از بـازی یک شعلهٔ سوزنده که آتش زده بر دامان پروانه نمی ترسم، من از هیچ بودن ها، از عشـــــــق نداشتن ها، از بی کسی و خلوت انسانها می ترسم
†??'§ : آواره مرگ , وب سایت رسمی آواره مرگ,
†??'§ : پوستر جدید آواره مرگ , آواره مرگ , وب سایت رسمی آواره مرگ, بهنوش 16 , پوستر جدید آواره مرگ کاری از دوست خوبم حسن چراغیان, دهرم,
با اصرار از شوهرش میخواهد که طلاقش دهد. شوهرش میگوید چرا؟ ما که زندگی خوبی داریم. از زن اصرار و از شوهر انکار. در نهایت شوهر با سرسختی زیاد میپذیرد، به شرط و شروط ها. زن مشتاقانه انتظار میکشد شرح شروط را. تمام ۱۳۶۴ سکهٔ بهار آزادی مهریه آت را میباید ببخشی. زن با کمال میل میپذیرد. در دفترخانه مرد رو به زن کرده و میگوید حال که جدا شدیم . لیکن تنها به یک سوالم جواب بده. زن میپذیرد. “چه چیز باعث شد اصرار بر جدائی داشته باشی و به خاطر آن حاضر شوی قید مهریه ات که با آن دشواری حین بله برون پدر و مادرت به گردنم انداختن را بزنی. زن با لبخندی شیطنت آمیز جواب داد :طاقت شنیدن داری؟ مرد با آرامی گفت :آری. زن با اعتماد به نفس گفت: ۲ ماه پیش با مردی اشنا شدم که از هر لحاظ نسبت به تو سر بود.از اینجا یک راست میرم محضری که وعده دارم با او، تا زندگی واقعی در ناز و نعمت را تجربه کنم.
مرد بیچاره هاج و واج رفتن همسر سابقش را به تماشا نشست. زن از محضر طلاق بیرون آمد و تاکسی گرفت .وقتی به مقصد رسید کیفش را گشود تا کرایه را بپردازد. نامهای در کیفش بود. با تعجب بازش کرد. خطّ همسر سابقش بود.نوشته بود: ” فکر میکردم احمق باشی ولی نه اینقدر. نامه را با پوزخند پاره کرد و به محضر ازدواجی که با همسر جدیدش وعده کرده بود رفت .منتظر بود که تلفنش زنگ زد. برق شادی در چشمانش قابل دیدن بود.شمارهٔ همسر جدیدش بود. تماس را پاسخ گفت: سلام کجایی پس چرا دیر کردی. پاسخ آنطرف خط تمام عالم را بر سرش ویران کرد. صدا، صدای همسر سابقش بود که میگفت : باور نکردی؟، گفتم فکر نمی کردم اینقدر احمق باشی.این روزها می توان با ۱ میلیون تومان مردی ثروتمند کرایه کرد تا مردان گرفتار از شرّ زنان احمق با مهریههای سنگینشان نجات یابند !
†??'§ : آواره مرگ , وب سایت رسمی آواره مرگ, بهنوش,
یعنی من باید بگم یه دختر که پاش یخ زده داره با لوله اگزوز پاهاش و گرم می کنه؟
نه لازم نیست... تو خودت می بینی و می فهمی...! و این است عدالت! آقا کجایی؟
†??'§ : آواره مرگ , بازهم بی کسی رو چاره کردیم, بهنوش16, بهنوش , دهرم, وب سایت رسمی آواره مرگ ,
دوست دارم ستاره شم تو آسمونت بیایو پیدام کنی
دوست دارم بارون شمو میون ابرات بیایو پیدام کنی
منی رو پیدا کنی که هر روزش بیاد تو
چشماشو باز وا می کنه
شبا وقتی چشماشو می بنده که تو رو تو خوابش ببینه
شبا وقتی که می ره کناره پنجره دنبال قشنگ ترین ستاره می گرده برات
بین اون همه ستاره می بینه
ماه داره چشمک می زنه
با خودش می گه که باشه من تو رو بهش میدم
ولی وقتی که اونو از آسمون رویاهاش بر چیدو رفت
آسمونم عشقشو از رو زمین برداشت و رفت...
†??'§ : آ:آواره مرگ, وب سایت رسمی آواره مرگ , بهنوش16, جواد 13, دهرم , دهرم موزیک , Javad13, Behnoosh16, , بازهم بی کسی رو چاره کردیم, شیرازآواره مرگ, وب سایت رسمی آواره مرگ , بهنوش16, جواد 13, دهرم , دهرم موزیک , Javad13, Behnoosh16, , بازهم بی کسی رو چاره کردیم, شیرازآواره مرگ, وب سایت رسمی آواره مرگ , بهنوش16, جواد 13, دهرم , دهرم موزیک , Javad13, Behnoosh16, , بازهم بی کسی رو چاره کردیم,
من در این دلواپسی ها نشسته ام تنها....
می خواهم با تو سخن بگویم....
می خواهم باز چهره ات را با همان لبخند کودکانه ببینم...
می خواهم هر چه انتهایش به اسم تو و یاد تو ختم می شود...
شعر هایم ناتمام ماندند...اسیر دلتنگی شدم من...
و خواب مرا به رویای با تو بودن می رساند...
کاش خیابان های شلوغ سهم ما نبود...
اما..غصه ای نخواهم خورد...اشکهایم را برای شانه های تو ذخیره خواهم کرد...
حرف های ناتمامم را به روی دیوار قلبم حک می کنم و با دیدنت همه را تکمیل می کنم...
پاییز از راه می رسد و ما دوباره به بودن و رسیدن به انتهای جاده ی سرنوشت می اندیشیم...
†??'§ : آواره مرگ, وب سایت رسمی آواره مرگ , بهنوش16, جواد 13, دهرم , دهرم موزیک , Javad13, Behnoosh16, , بازهم بی کسی رو چاره کردیم, شیرازآواره مرگ, وب سایت رسمی آواره مرگ , بهنوش16, جواد 13, دهرم , دهرم موزیک , Javad13, Behnoosh16, , بازهم بی کسی رو چاره کردیم, شیرازآواره مرگ, وب سایت رسمی آواره مرگ , بهنوش16, جواد 13, دهرم , دهرم موزیک , Javad13, Behnoosh16, , بازهم بی کسی رو چاره کردیم, شیراز,
C†?êmê§ |