نــــــــرو !!
دردنــــاک تریـــــن
" التمــــاس" جهــــان اســــت ...........!
†??'§ : آواره مرگ, بهنوش, اواره, مرگ, بازهم بی کسی رو چاره کردیم, باز , هم, بی , کسی , رو , چاره, کردیم, عاشقانه, تنهایی, عکس های عاشقانه, مرگ, بی کسی, سایت عاشقانه, سایت تنهایی, عشق, ,
اصـلــاً بــه درکــ کــه تنهایــم . . .
این تنهایی هـآ سـگـــش می ارزد بـه با تو بودن هایی که تمامــِ لحظاتش منهای توست !
†??'§ : آواره مرگ, بهنوش, اواره, مرگ, بازهم بی کسی رو چاره کردیم, باز , هم, بی , کسی , رو , چاره, کردیم, عاشقانه, تنهایی, عکس های عاشقانه, مرگ, بی کسی, سایت عاشقانه, سایت تنهایی, عشق, ,
من و تو
به حقیقت من و تو آگاهیم
هردومون گمشده یک راهیم
هر دو زخمی شده یک شلاق
هر دونفرین شده یک آهیم
من و تو عاشق بی تدبیریم
بی خبر از گذر تقدیریم
†??'§ : آواره مرگ, بهنوش, اواره, مرگ, بازهم بی کسی رو چاره کردیم, باز , هم, بی , کسی , رو , چاره, کردیم, عاشقانه, تنهایی, عکس های عاشقانه, مرگ, بی کسی, سایت عاشقانه, سایت تنهایی, عشق, ,
میترسیدم از آن
پسرک شلوغ و پرهیاهو
پسری تنها و دلشکسته
با سیگاری در دست باقی بماند
که ماند …!
†??'§ : آواره مرگ, مرگ, اواره , اواره مرگ, باز هم بی کسی رو چاره کردیم, آواره مرگ, بهنوش, باز, بی کسی , چاره , تنهایی, عاشقانه, داستان, رومان, خسته ام خسته , , , , !,
به انتهای بودنم رسیده ام…
اما … اشــــک نمی ریزم…
پنهان شده ام پشت لبخندی
که درد مـــــیـکند..
†??'§ : آواره مرگ, مرگ, اواره , اواره مرگ, باز هم بی کسی رو چاره کردیم, آواره مرگ, بهنوش, باز, بی کسی , چاره , تنهایی, عاشقانه, داستان, رومان, انتهای بودنم , , , , ,
میرود .....
و پشت سرش آب نمیریزم
هوای رفتن دارد ...
دریا هم به پایش بریزم
بر نمیگردد ...!!
†??'§ : آواره مرگ, مرگ, اواره , اواره مرگ, باز هم بی کسی رو چاره کردیم, آواره مرگ, بهنوش, باز, بی کسی , چاره , تنهایی, عاشقانه, داستان, رومان, ,
مستم می کند خیالت وقتی بی خبر به سراغ تنهایی ام می آید و . . .
به دار می کشد غم های درون سینه ام را…
با مرور خاطرات قشنگت ! ! !
†??'§ : آواره مرگ, مرگ, اواره , اواره مرگ, باز هم بی کسی رو چاره کردیم, آواره مرگ, بهنوش, باز, بی کسی , چاره , تنهایی, عاشقانه, داستان, رومان, مستم میکند خیالت,
به احساسات مصنوعی ام تکیه نکن باور کن خیلی وقت است . . .
که نمیخواهمت گفتن دوستت دارم هایم به تو اجباری شده !
دیگر از چشمانم افتادی دلبر بی وفای من . . .
†??'§ : آواره مرگ, مرگ, اواره , اواره مرگ, باز هم بی کسی رو چاره کردیم, آواره مرگ, بهنوش, باز, بی کسی , چاره , تنهایی, عاشقانه, داستان, رومان, دیگر از چشمانم افتادی,
دیگر به کسی نمی گویم؟
که: دوستت دارم
انگار دوستت دارم های من خداحافظ شنیده می شود…
†??'§ : آواره مرگ, مرگ, اواره , اواره مرگ, باز هم بی کسی رو چاره کردیم, آواره مرگ, بهنوش, باز, بی کسی , چاره , تنهایی, عاشقانه, داستان, رومان, دیگر به کسی نمی گویم,
دنیارو تو چشمات میبینم،
وقتی که پیش تو میشینم . . .
میخندی تو با هر لبخندم،به تو و عشق تو تا ابد پایبندم .
†??'§ : آواره مرگ, مرگ, اواره , اواره مرگ, باز هم بی کسی رو چاره کردیم, آواره مرگ, بهنوش, باز, بی کسی , چاره , تنهایی, عاشقانه, داستان, رومان, ,
به سلامتیه زنجیری
که صدسال زیر
برف و بارون می مونه
می پوسه ولی
از هم جدا نمیشه
ولی تو چی
؟
زود تر از خودم ب من دور شدی
†??'§ : آواره مرگ, مرگ, اواره , اواره مرگ, باز هم بی کسی رو چاره کردیم, آواره مرگ, بهنوش, باز, بی کسی , چاره , تنهایی, عاشقانه, داستان, رومان, به سلامتیه زنجیر,
کتاب سرنوشت برای هر کسی چیزی نوشت
نوبت به ما که رسید قلم افتاد…
دیگر هیچ ننوشت خط تیره گذاشت و گفت: تو باش اسیر سرنوشت…
†??'§ : آواره مرگ, مرگ, اواره , اواره مرگ, باز هم بی کسی رو چاره کردیم, آواره مرگ, بهنوش, باز, بی کسی , چاره , تنهایی, عاشقانه, داستان, رومان, اسیر سرنوشت,
هی روزگار . . .
†??'§ : آواره مرگ, مرگ, اواره , اواره مرگ, باز هم بی کسی رو چاره کردیم, آواره مرگ, بهنوش, باز, بی کسی , چاره , تنهایی, عاشقانه, داستان, رومان, ,
دستگاه مشترك مورد نظر
از دست " دوستت دارم "
های دروغ تو خاموش است ؛
لطفا دیگر تنهایش بگذار !
†??'§ : آواره مرگ, مرگ, اواره , اواره مرگ, باز هم بی کسی رو چاره کردیم, آواره مرگ, بهنوش, باز, بی کسی , چاره , تنهایی, عاشقانه, داستان, رومان, دوستت دارم ؟!!!,
گناهی که پشیمانی بیاورد ٬
بهتر از عبادتی است
که غرور بیاورد
†??'§ : آواره مرگ, مرگ, اواره , اواره مرگ, باز هم بی کسی رو چاره کردیم, آواره مرگ, بهنوش, باز, بی کسی , چاره , تنهایی, عاشقانه, داستان, رومان, عبادت , , , !!,
خدایا ...!!
آلودگی آدمها
از حد هشدارگذشته،
دنیا رو چند روز تعطیل نمی کنی ؟
†??'§ : آواره مرگ, مرگ, اواره , اواره مرگ, باز هم بی کسی رو چاره کردیم, آواره مرگ, بهنوش, باز, بی کسی , چاره , تنهایی, عاشقانه, داستان, رومان, خدایا , , , !! ,
گفت :دوستت دارم
همه دنياروگشتم
بهتراز تو پيدانكردم
گفتم خوب گشتي؟
گفت :آره
گفتم اگر دوستم داشتي نميگشتي
†??'§ : آواره مرگ, مرگ, اواره , اواره مرگ, باز هم بی کسی رو چاره کردیم, آواره مرگ, بهنوش, باز, بی کسی , چاره , تنهایی, عاشقانه, داستان, رومان, اگر دوستم داشتي نميگشتي ,
سرد است …
نیمکتی تنها در پارک نشسته است ، من تنها بر نیمکت و تو تنها در من …
میبینی ؟ چه در همیم و تنها ؟
†??'§ : آواره مرگ, مرگ, اواره , اواره مرگ, باز هم بی کسی رو چاره کردیم, آواره مرگ, بهنوش, باز, بی کسی , چاره , تنهایی, عاشقانه, داستان, رومان, میبینی چه در همیم و تنها ؟,
بیخیال…
بیخیال است،خیلی بیخیال…
همان کسی که تمام خیال من است…
†??'§ : آواره مرگ, مرگ, اواره , اواره مرگ, باز هم بی کسی رو چاره کردیم, آواره مرگ, بهنوش, باز, بی کسی , چاره , تنهایی, عاشقانه, داستان, رومان, بیخیال عزیزم,
کسی باش که عمری با تو بودن …
یک لحظه و لحظه ای بی تو بودن، یک عمر باشد .
†??'§ : آواره مرگ, مرگ, اواره , اواره مرگ, باز هم بی کسی رو چاره کردیم, آواره مرگ, بهنوش, باز, بی کسی , چاره , تنهایی, عاشقانه, داستان, رومان, کسی باش که,
تو مغازه ي قلبم
تنها گلي هستي که
روش نوشتم ...
دست نزنيد ، فروشي نيست !!
†??'§ : آواره مرگ, مرگ, اواره , اواره مرگ, باز هم بی کسی رو چاره کردیم, آواره مرگ, بهنوش, باز, بی کسی , چاره , تنهایی, عاشقانه, داستان, رومان, مغازه ي قلبم , , , , ,
وقتی چترت خداست !!
بگذار ابر سرنوشت
هرچه میخواهد ببارد ...
†??'§ : آواره مرگ, مرگ, اواره , اواره مرگ, باز هم بی کسی رو چاره کردیم, آواره مرگ, بهنوش, باز, بی کسی , چاره , تنهایی, عاشقانه, داستان, رومان, چترت خداست,
امان از این شب های تابستان
که خودت هم نمیدانی
چه مرگت هست
همه خوابند و تو میمانی
وبرنامه های تکراری
هر شب یک سکوت
آهنگی تلخ
سیگاری به دست
سر دردهای دشوار
خیره شدن به خیابان
و مرور خاطرات با دسر پوزخند…
†??'§ : آواره مرگ, مرگ, اواره , اواره مرگ, باز هم بی کسی رو چاره کردیم, آواره مرگ, بهنوش, باز, بی کسی , چاره , تنهایی, عاشقانه, داستان, رومان, امان از شب های تابستان ,
ایســــــتــــاده ام ...
بگـــذار سـرنوشـت راهـش را بــرود ... !
مــن ، همین جا ، کنار قــول هـایت ،
درســت روبــروی دوسـت داشتـنت
و در عمــــق نبـــودنت ،
محـــــکم ایــستاده ام !! . .
†??'§ : آواره مرگ, مرگ, اواره , اواره مرگ, باز هم بی کسی رو چاره کردیم, آواره مرگ, بهنوش, باز, بی کسی , چاره , تنهایی, عاشقانه, داستان, رومان, ایســــــتــــاده ام , , , ,
سالهاست کوهستان دلم
به حرمت ردپایت …
به برف هایش اجازه
آب شدن نمیدهد…
†??'§ : آواره مرگ, مرگ, اواره , اواره مرگ, باز هم بی کسی رو چاره کردیم, آواره مرگ, بهنوش, باز, بی کسی , چاره , تنهایی, عاشقانه, داستان, رومان, کوهستان دلم,
روزگــــــار ؛ نبودنت را
برایم دیکتـــه می کند …
و نمره ی من باز
می شود صفـــــــــــر …
هَنـــــــوز …
نبودنت را یاد نگرفته ام …
†??'§ : آواره مرگ, مرگ, اواره , اواره مرگ, باز هم بی کسی رو چاره کردیم, آواره مرگ, بهنوش, باز, بی کسی , چاره , تنهایی, عاشقانه, داستان, رومان, نمره ی من , , , , ,
خوابم نمی برد بیداری رخنه کرده است
میانِ مردمک ِچشمانم بادِ پاییز، در راه است
ابرهای ِخیالم را ،باد با خود می برد روی آسمان اقیانوس
ومن احساس می کنم نم نم باران ، میان دو چشمم
شوق باریدن دارد بی غرش ابر
بی هوای سرد ناگاه ، ابرِ خیالم ،باریدن گرفت
چکه چکه
از ابرهایِ تکه تکه رودی جاری شد
روی گونه هایِ خشکم
رودی که آبش به شوری نمک دریا بود
وبه زیبایی رویا و من چشیدم چه شور است!
طعم نبودنت
†??'§ : آواره مرگ, مرگ, اواره , اواره مرگ, باز هم بی کسی رو چاره کردیم, آواره مرگ, بهنوش, باز, بی کسی , چاره , تنهایی, عاشقانه, داستان, رومان, چه شور است طعم نبودنت,
کنارتم تو اشک و لبخند ای عشق پاکم،کنارتم تو غم و شادی
ممنون از این که به دله من این عاشقی رو هدیه دادی . . .
اسمت رو که به لب میارم لحظه هام شیرین و عاشقونه میشه
نگاهم میفته تو نگاتو،دلم برات دیوونه وار دیوونه میشه . . .
†??'§ : آواره مرگ, مرگ, اواره , اواره مرگ, باز هم بی کسی رو چاره کردیم, آواره مرگ, بهنوش, باز, بی کسی , چاره , تنهایی, عاشقانه, داستان, رومان, دیوونه وار عاشقتم,
مــن عاشقانه هایم را
روی همین دیوار مجـــازی می نویســــــــم !
از لـــج خـودم . . .
که تو بدونی دردرونم چه غوغای ست
و به من چه میگذره
اگرچه میدانم برایت مهم نیست….
†??'§ : آواره مرگ, مرگ, اواره , اواره مرگ, باز هم بی کسی رو چاره کردیم, آواره مرگ, بهنوش, باز, بی کسی , چاره , تنهایی, عاشقانه, داستان, رومان, من عاشقانه هایم را,
بچــــه که بودم فکـــر میکردم فقـــط زنبــــورها نیش میزننـــد
بـــــــزرگ شدم
دیـــدم، شنیـــدم، رفتــــم، آمـــدم
و یــــاد گرفتــــم
نــــه، آدمها هم نیــــش میزننـــد
هر چقـدر صمیــــــمی تر، عزیزتر
نیششـــان ســـــمی تــــر !
†??'§ : آواره مرگ, مرگ, اواره , اواره مرگ, باز هم بی کسی رو چاره کردیم, آواره مرگ, بهنوش, باز, بی کسی , چاره , تنهایی, عاشقانه, داستان, رومان, بچه که بودم فکر میکردم,
تو را بوسیدم و جانم به در شد تنم آواره و دل در به در شد
به کامت تا نهادم کام خود را تمام هستی ام زیر و زبر شد
نمیدانم که بوسیدن چه حکمیست که تا آمد جدائی بی اثر شد
ز بوسه بوسه ی دیگر طلب کن که این دنیا ز بوسه پر ثمر شد
†??'§ : آواره مرگ, مرگ, اواره , اواره مرگ, باز هم بی کسی رو چاره کردیم, آواره مرگ, بهنوش, باز, بی کسی , چاره , تنهایی, عاشقانه, داستان, رومان, تو را بوسیدم و جانم به در شد,
شب که در آغوش ستاره ها خوابیدم لحظه لحظه
همه دم خواب ترا می دیدم همه جا وهمه دم تا به سحر
در نور ظریف رخ تو ستاره ای می چیدم
چیدم زرخ ات ،مهر هزاران لبخند
خندان زبرت گل بهاران دیدم
از بلبل باغ در وصف تو یار
سرود دلنشین باغ می شنیدم
نگاه تو چون دشت بود ومن آهو
از زلف سیاه تو می رمیدم
درآن دشت ودمن بی همدم
از هزاران قصه ی دلتنگی نالیدم
خسته و دلشکسته در میان باغ
در کنار گیسوان تو خوابیدم
به امید دیدن روی خورشید
کنار سیاهی شب تا به صبح آرمیدم
†??'§ : آواره مرگ, مرگ, اواره , اواره مرگ, باز هم بی کسی رو چاره کردیم, آواره مرگ, بهنوش, باز, بی کسی , چاره , تنهایی, عاشقانه, داستان, رومان, تنهایی در آغوش ستاره ها خوابیدم,
بعد از مردنم سرم را جدا کنید و بگذارید روی شانه ام
شانه ای که سر می خواست ، سری که شانه میخواست …
هر دو را به آرزویشان برسانید !
†??'§ : آواره مرگ, مرگ, اواره , اواره مرگ, باز هم بی کسی رو چاره کردیم, آواره مرگ, بهنوش, باز, بی کسی , چاره , تنهایی, عاشقانه, داستان, رومان, بعد از مردنم سرم را جدا کنید…,
فکر نکن که به پایت می نشینم …
بلند میشوم ، آرام چرخی میزنم و مطمئن میشوم که نیستی
بعد برمیگردم سَرِ جایم ، سرم را میگذارم روی زمین و می میرم !
†??'§ : آواره مرگ, مرگ, اواره , اواره مرگ, باز هم بی کسی رو چاره کردیم, آواره مرگ, بهنوش, باز, بی کسی , چاره , تنهایی, عاشقانه, داستان, رومان, فکر نکن که به پایت می نشینم …,
آهای عاشق خسته من ، دستت را بگذار بر روی دل من. میبینی که من نیز مثل تو خسته ام ، میبینی که من نیز مثل تو با غمها نشسته ام. آهای عاشق خسته من ، عاشق دل شکسته ات شده ام ، ببین مرا که محو نگاه زیبایت شده ام.
من اینجا و تو آنجا هر دو دلشکسته ایم ، تا اینجا هم اگر نفسی است برای هم زنده ایم. من برای تو میشکنم و تو برای من ، راه راست بی فایده است ، تقلب میکنیم تا زندگی مات شود در این دایره غم… آهای عاشق خسته من ، شب آمده و باز هم یاد تو در دلم ، ستاره ها خاموش ، من مانده ام و وجودم که در حسرت است ، در حسرت یک آغوش …. آغوشی که لذتش تنها با تو است ، دنیا خواب است ، کاش بودی که بیداری ام تا سحر عادت است. آهای عاشق خسته من ،کجا میروی ، جایی نداری برای رفتن ، همه جا ماندنیست ، جز اینجا که نمیتوانیم بمانیم برای هم…. شعر غم میخوانم و اشک در چشمانت ، غم برای یک لحظه رود درمان میشود آن درد حال پریشانت. من برای تو فدا میشوم و تو برای من ، همه وجودم فدایت ، تو آرام بمان تا خیالش راحت شود دل من.. آهای سرنوشت ، با ما هم؟ ما که در زندگی به ناحق باختیم و چیزی نگفتیم، در آتش عشق سوختیم و باز هم سکوت کردیم ، با غمها همنشین بودیم و با حسرت نشستیم ، هر چه رفتیم، آخر راه بن بست بود و باز هم نشکستیم! رفتیم و رفتیم تا آخر راه ، آخرش پیدا نشد و ما نشستیم چشم به راه… آهای عاشق خسته من ، دستت را بگذار در دستان من … میبینی که تا اینجا هم با تو ماندم، گفته بودم تا آخرش ، آخر قصه را هم برایت خواندم….
†??'§ : آواره مرگ, مرگ, اواره , اواره مرگ, باز هم بی کسی رو چاره کردیم, آواره مرگ, بهنوش, باز, بی کسی , چاره , تنهایی, عاشقانه, داستان, رومان, ,
عضی وقتا سکوت میکنی چون اینقدر رنجیدی که نمیخوای حرفی بزنی …
بعضی وقتا سکوت میکنی چون واقعا حرفی واسه گفتن نداری …
گاهی سکوت یه اعتراضه گاهی هم انتظار …
اما بیشتر وقتا سکوت …
واسه اینه که هیچ کلمه ای نمیتونه
غمی رو که تو وجودت داری توصیف کنه
†??'§ : آواره مرگ, مرگ, اواره , اواره مرگ, باز هم بی کسی رو چاره کردیم, آواره مرگ, بهنوش, باز, بی کسی , چاره , تنهایی, عاشقانه, داستان, رومان, ,
قلبت طاقتم را نداشت و طاقتم تو را………تقدیم به دریای عشقم
دارم از تو می نوسم…………..که نگی دوست ندارم
از تو که با یک نگاهت ………….زیر و رو شد روزگارم
روی گلهای نرگس ، با یک مداد قرمز ، هزار دفعه نوشتم…………زندگی بی تو هرگز
تموم دنیا سر جاش ………………….. فقط منو دوست داشته باش
دوست واقعی کسی است که دست تو را بگیرد ولی قلب تو را لمس کند
بدترین شکل دلتنگی برای کسی است که در کنار او باشی
ولی بدانی که هرگز به او نخواهی رسید.
دعایی میکنم هرشب ز دل بیرون رود مهرت……ولی اهسته میگویم خدایا بی اثر باشد
تو بودی باور من ، تو یار و یاور من ، تو بودی عشق اول ، رفیق اخر من
تو بودی شور هستی ، رفیق خوب مستی ، تو بودی کعبه عشق ، مثل خدا پرستی
پروانه به شمع بوسه زد و بال و پرش سوخت ، بیچاره از این عشق سوختن اموخت.
فرق من و پروانه در اینست که او پرش و من دلم سوخت.
شبی پرسیدمت بابی قراری به غیر از من کسی را دوست داری؟
به چشمت از شرم شد اشک جاری میان گریه هایش گفت…..اری
†??'§ : آواره مرگ, مرگ, اواره , اواره مرگ, باز هم بی کسی رو چاره کردیم, آواره مرگ, بهنوش, باز, بی کسی , چاره , تنهایی, عاشقانه, داستان, رومان, ,
بوسه بر عکست زنم ترسم که قابش بشکند / قاب عکس توست اما شیشه ی عمرمن است
بوسه بر مویت زنم ترسم که تارش بشکند / تارموی توست اما ریشه ی عمر من است
گفته بودم که اگر بوسه دهی توبه کنم که دگر باز از این گونه خطاها نکنم بوسه دادی و چو برخواست لبت از لب من توبه کردم که دگر توبه بیجا نکنم!
بوسه بر عکست زنم ترسم که قابش بشکند / قاب عکس توست اما شیشه ی عمرمن است
بوسه بر مویت زنم ترسم که تارش بشکند / تارموی توست اما ریشه ی عمر من است
گفته بودم که اگر بوسه دهی توبه کنم که دگر باز از این گونه خطاها نکنم بوسه دادی و چو برخواست لبت از لب من توبه کردم که دگر توبه بیجا نکنم!
می بوسیمت سه تایی من و غم و تنهایی / امان از این جدایی دلتنگتم خدایی…
یکی در آرزوی دیدن توست/یکی در حسرت بوسیدن توست/ولی من ساده و بی ادعایم/تمام هستیم خندیدن توست..
به یک فرشته گفتم:برو و معشوقم که عاشقش هستم را ببوس!!
فرشته رفت و وقتی برگشت دیدم چشماش اشکیه و گریه کرده!!
به فرشته گفتم: معشوق مرا بوسیدی؟! فرشته گفت:
نه نشد!! به فرشته گفتم:چرا؟
فرشته مهربون گفت:دو فرشته هیچ وقت همدیگرو را نمی بوسن!
گرمترین بوسه ها را نصیب کسی کن که در سرد ترین لحظه ها به یاد توست…
بوسه هایت انار را می ترکاند، نفس هایت سیب را می رساند، آغوشت ابر را می باراند
پاییزترینی تو!
او شراب بوسه می خواهد ز من / من چه گویم قلب پر امید را
او به فکر لذت و غافل که من / طالبم آن لذت جاوید را…
لبخند تو طلوع و بوسه ی تو غروب منه ممنونم بخاطر اینکه بهترین و شگرف ترین دوست و همدم منی…
بوسه ام را می گذارم پشت در / قهرکردی ، قهرکردم ، سر به سر
تو بیا ، در را تماما باز کن / هر چه میخواهی برایم ناز کن
من غرورم را شکستم ، داشتی؟ / آمدم ، حالا تو با من آشتی؟
به امید نگاهت ایستادن / به روی شانه هایت سر نهادن
خوشتر از این آرزویی است / دهان کوچکت را بوسه دادن…
بوسه ابتکاریست از طبیعت، برای زمانیکه احساس در کلام نمی گنجد…
میبوسمت
مام شیرینی عسل از بوسه است پاسخ هر بوسه ای یک بوسه است بهترین هدیه پس از یک انتظار،بشنوید از من فقط یک بوسه است
ای بنازم گل لب مرمر دندان تو را / باغ صد رنگ ندارد لب خندان تو را
می و میخانه کجا حال نگاه تو کجا؟؟ / که ندارد بشری حالت چشمان تو را
لب به دندان گزم از حسرت یک بوسه ی گرم / چون به لبخند ببینم لب و دندان تو را
برو بشین رو پشت بوم، روتو بکن به آسمون در جهت وزش باد یه بوسه فرستادم برا
سکوت مقدس عشق را میستایم بر لبهای بسته اش بوسه میزنم شاید مرحمی باشد برای
فریاد در گلو مانده ام سکوت میکنم، صبر میکنم و همین است که مرا هر روز به عشق مجنون تر میکند
لبخند تو طلوع و بوسه ی تو غروب منه ممنونم بخاطر اینکه بهترین و شگرف ترین دوست و همدم منی
کاش میشد بوسه ها را قاب کرد / مثل نامه سوی هم پرتاب کرد
کاش میشد عشق را تقسیم کرد / مثل تک شاخه گلی تقدیم کرد
ناز آن چشمی که سویش مال ماست ناز آن رویی که بوسش مال ماست!
†??'§ : آواره مرگ, مرگ, اواره , اواره مرگ, باز هم بی کسی رو چاره کردیم, آواره مرگ, بهنوش, باز, بی کسی , چاره , تنهایی, عاشقانه, داستان, رومان, ,
حتما قول بدید بخونید می دونم حوثله نمی کنید ولی بخونید زیاد نیست
†??'§ : آواره مرگ, مرگ, اواره , اواره مرگ, باز هم بی کسی رو چاره کردیم, آواره مرگ, بهنوش, باز, بی کسی , چاره , تنهایی, عاشقانه, داستان, رومان, ,
??ادامه مطلب??
زن اولین کسی بود که بسته راباز کرد و خود را در آینه دید و جیغ زد: جک، تو همیشه میگفتی من زیبا هستم، من واقعآ زیبا هستم! مرد آینه را بدست گرفت و در آن نگاه کرد لبخندی زد و گفت: تو همیشه میگفتی که من خشن هستم ولی من جذاب هستم. نفر بعدی دختر کوچکشان بود که گفت: مامان، مامان، چشمهای من شبیه توست . در این اثنا پسر کوچکشان که بسیار پر انرژی بود از راه رسید و آینه را قاپید او در چهار سالگی از قاطر لگد خورده بود و صورتش از ریخت افتاده بود، او فریاد زد: من زشتم ! من زشتم!
و در حالی که بشدت گریه میکرد به پدرش گفت : پدر، آیا من همیشه همین شکل بودم ؟
بله پسرم ، همیشه .
با این حال تو مرا دوست داری ؟
بله پسرم، دوستت دارم !
چرا؟ برای چه من را دوست داری ؟
چون مال من هستی!!!
….و من هر روز صبح وقتی صادقانه به درونم نگاه میکنم و می بینم که زشت است ، از خدا میرسم آیا دوستم داری ؟ و او همیشه مهربانانه جواب می دهد: بله !و وقتی از او می پرسم چرا دوستم داری ؟
او میگوید : چون مال من هستی.
†??'§ : آواره مرگ, مرگ, اواره , اواره مرگ, باز هم بی کسی رو چاره کردیم, آواره مرگ, بهنوش, باز, بی کسی , چاره , تنهایی, عاشقانه, داستان, رومان, ,
C†?êmê§ |